بیتابی شبانه

تـو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب


بدینسان خــوابها را با تو زیبـــا می کنــم هر شب


تبـی این گاه را چون کـــوه سنگین می کند آنگاه


چه آتشها که در این کــــوه برپا می کنم هر شب


تماشایی است پیـــچ و تاب آتش ها خوشا بر من


که پیــــــچ و تاب آتش را تماشا می کنم هر شب


مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست


چگــــونه با جنون خــــــود مدارا می کنم هر شب


چنان دســتم تهی گردیده از گــــرمای دســـت تو


که این یخ کرده را از بیکسی ها می کنم هرشب


تمام سایه ها را می کشـــم بــــر روزن مهتـــــاب


حضورم را ز چشم شـهر حاشا می کنم هر شب


دلــم فریاد می خواهد ولـــی در انـــزوای خویــش


چـــه بی آزار با دیوار نجـــوا می کنـــم هــــر شب


کجـا دنبـــال مفـــهومــی برای عشق می گردی ؟


که من این واژه را تا صبـح معنا می کنم هر شب


بهترین بهترین من

خوب خوب نازنین من...

نام تومراهمیشه مست میکند...

بهترازشراب...

بهترازتمام شعرهای ناب...

نام تواگرچه بهترین سرودزندگی است...

من تو رابه خلوت خدایی خیال خود...

بهترین بهترین من خطاب میکنم...

دوست یعنی تو

دوست یعنی:


- کسی که وقتی هست آروم باشی و وقتی نیست


 چیزی تو زندگیت کم باشه


- اون جمله های ساده و بی منظوری که میگی


 و خیالت راحته که ازش هیچ سوء تعبیری نمیشه


- یه دل اضافه داشتن برای اینکه بدونی هر بار دلت میگیره


 یه دل دیگه هم دلتنگ غمت میشه


- وقت اضافه.یعنی تو همیشه عزیزی حتی توی وقت اضافه


- تنهایی هامو میسپرم دست تو چون شک ندارم میفهمیش


- یه راه دو طرفه٬ یه قدم من یه قدم تو.


اما بدون شمارش و حساب و کتاب


- من از بودنت سربلندم نه سر به زیر و شرمنده


ودوست یعنی تو

گفتی که به احترام دل باران باش

باران شدم و به روی گل باریدم

گفتی که ببوس روی نیلوفر را

از عشق تو گونه های او بوسیدم

گفتی که ستاره شو دلی روشن کن

من همچو گل ستاره ها تابیدم

گفتی که برای باغ دل پیچک با ش

بر یاسمن نگاه تو پیچیدم

گفتی که برای لحظه ای دریا شو

دریا شدم و ترا به ساحل دیدم

گفتی که بیا و لحظه ای مجنون باش

مجنون شدم و ز دوریت نالیدم

گفتی که شکوفه کن به فصل پاییز

گل دادم و با ترنمت روییدم

گفتی که بیا و از وفایت بگذر

از لهجه بی وفاییت رنجیدم

گفتم که بهانه ات برایم کافیست

معنای لطیف عشق را فهمیدم

سوختن با تو به پروانه شدن می ارزد
 
عشق این بار به دیوانه شدن می ارزد 

گرچه خاکسترم و هم سفر باد ولی
 
جستجوی تو به بی خانه شدن می ارزد


دلتنگـی نه با قـلـم نوشتـه می شود ،

نه با دکمـه های سـرد کیبـورد .......

دلتنگـی را با اشـک می نویسنـد ............ !


گله

هرکس به دلیلی دل مامیشکند...

بیگانه جدادوست جدامیشکند...

بیگانه اگرمیشکندحرفی نیست ...

ازدوست بپرسیدچرامیشکند...

خوشبخت


من خوشبختم خوشبخت خوشبخت خوشبخت

 زیرا هنوز پا پس نکشیده ام از آرزوی تو 

چشمان تو تنین شبهای بیکران بهشت است خوب من با تو بودن را

 با تو نفس زدن را اندک چیزهایی است که مرا به رویای بهشت

 امیدوار نگاه میدارد این روزها چشمان خیس من

 از شوق روی تو آیینه بسته اند اندوه شهر را دیگر

 تمامی خورشید مشرقی از خواستگاه سینه من

تابیدن گرفته این روزها رویای زندگی از خواب می گریزد

 هیچ آرامشی را حتی خواب را با لحظه ای از صدای تو

 حتی با بهشت عوض نمیکنم من بگذریم دنیا برای من

خسته جان کنون معنای زندگیست دیگر حتی توان آنکه

 به سیاهی ها نیندیشم را دارم

 آری من بی نهایت خوشبختم...................

سلام شور و شوق شعرخیال بی زوال من 

سلام ای که می شود بی تو نفس وبال من 

سلام نازنین ترین تنین شعرهای ناب 

خیال دوزخ و بهشت با تو غم محال من 

سلام شوق پرزدن توان بالهای من

خداترین خدای شعر تبلور کمال من

سلام هرکه و همه تمام بودهای من

سلام سر بی جواب جواب هر سوال من

سلام نور مشرقی پناه غربت دلم

خدای سرزمین دل جنوب تا شمال من

سلام میکنم ولی پراز خیال و دغدغه 

پر از غم جدا شدن ز بستر خیال من ..............

به گوش خـدا برسانید... 

آدم  این حوا ســالهاست که رفــتـه است، 

این حوای تنــها را 

برگردانید پیـــش خودش...

بهشــتش را نمی خواهم، به جهــنــمش هم راضی ام.

 

می شود بی تو از این شهر سفر کردن و رفتن 
      
     بی پــیامی به تو با قهــر گذر کــــردن و رفـتن 

می شــود صفحـه ی هر خاطـره را پاره نمـودن 
       
    می شود یاد تو را دست به سر کردن و رفتن 

مـی شـــــود دورتــر از ســـیطره تیــر نگـــاهــت   
 
   بــه بلــندای تـــو از دور نظـــر کـــردن و رفتــن
 
می شود عهــد تو را مثل تو یکسویه شکستن
     
     همه عمر به انــــدوه  تو ســـر کردن و رفتن
 
می شــود به دریـــا زد و بیـــهوده شــــنا کـــــرد
   
    بی هراس از شکم موج خــطر کردن و رفتـن 
 
ولی ای دوست به قرآن که حقـیقت به جز این است  
  
کــی شــود یک نفس از عشق حــذر کردن و رفتن 

پ______________________________در

ولادت حضرت علی(ع)مبارک


تشنه ات که می شوم


سر می کشم دلتنگی ات را

بغض بالا می آورم..........!

از فراقت میسوزم

آتش میگیرم

خواب ندارم

تو را میخواهم و چشمانم تو را میبیند ولی نمیبیند


تشنه ات که می شوم

سر می کشم دلتنگی ات را

بغض بالا می آورم..........!

از فراقت میسوزم

آتش میگیرم

خواب ندارم

تو را میخواهم و چشمانم تو را میبیند ولی نمیبیند

میدانم هستی


ولی نمیدانم چرا نیستی !!!

نگرانم نباش

عادت میکنم

بعد مرگ عادت میکنم به ندیدنت

چون در کنارت می آیم و ...


نمیخواستم پست روزپدرم غمگین باشه ولی 

ناخودآگاه...

بدترین خاطره زندگی ام روزمرگ پدرمه

 چون تالحظه آخر

توبیمارستان پیشش بودم...جای خالیش

 توزندگیم خیلی احساس میشه

 مخصوصاتولحظات شادی...

پدرم هرچندکه پیشم نیستی

 ولی یادت همیشه بامنه

ومیدونم که دعای خیرت بدرقه راه زندگیمه...

روحت شاد...

روزپدروروزمردوبه شما

دوستان عزیزم تبریک میگم...



خدانگهدار

همان گونه که آمدم از خیالت پاک می شوم

آرام

نرم

آهسته

بی چراغ و بی صدا

قول می دهم ذره ای صدای رفتنم آرامش سکوتت را بر هم نزند

ای کاش می فهمیدی دلم برای تمام دیدارهای پر شورمان

 چقدر تنگ شده اما تاب و توان انتظارت نیست

من به همان بهانه کوچک آشناییمان می روم

شاید هم تو می روی

من برای ماندن خسته ام

حجم سرد این سکوت امانم را بریده

دلم برایت تنگ می شود

ای کاش

ای کاش کسی می دانست تا کی باید دل تنگ بود

چه فرقی داره

چه فرقی داره وقتی تنها حاصل بودنمان سکوت است و سکوت

انگار

انگار که نه کسی رفته نه کسی آمده

بهار می آید چه باشم چه نباشم

اما وقتی بهار را یافتی و در شکفتن آن سر مستانه لبخند زدی

به یاد بیاور که کسی مشتاق دیدن لبخند بهاریت بود

 و تو چه بی تفاوت دریغ کردی

خدانگهدار ...

ظریفی می گفت :میخای عمق احساس آدمهارو به خودت بدونی گاهی سنگی بینداز .
وظریفی دیگرمی گفت:یک طرفه صحبت کردن ورفتن ساده است خیلی ساده ترازاونی که
فکرشوبکنی ولی رسم جوونمردی نیست!!!!!!!!!!!!!